انسان وسخن
سخن گفتن،یکی از ویژگی های مهم انسان است که در قرآن هم بر آن تکیه شده است:
“خَلَقَ الانسانَ * علَّمهُ البیانَ"1
“خداوند انسان را بیافرید وبه وی سخن گفتن آموخت.”
سخن گفتن ،یکی از نعمت های بزرگی است که خدای متعال به انسان مرحمت کرده است واز دیر زمان،انسان ها به اهمیت آن توجه داشته اند وگویا به همین مناسبت “ناطق” را به عنوان نشانه ی خاص وفصل ممیز انسان قرارداده وآن را مساوی عاقل می دانند.
ازجمله عوارضی که سخن باآن،دارای ارزش منفی خواهد بود،لهویا لغو بودن سخن است.لغو یعنی کار بیهوده وبی فایده که نه مصلحتی برای دنیای انسان دارد ونه برای آخرت او.ولهو یعنی کار سر گرم کننده،که انسان را از یک هدف معقول وارزنده بازدارد.2
هدف اصلی برای مومن،در زندگی که میخواهددرمسیرتکامل حقیقی خود گام بردارد تقرب به خدا وقرار گرفتن درجوار رحمت او است.بنابراین دراصطلاح شرع لهوبه کاری گفته می شود که به مقتضای طبعش انسان رابه خودمشغول وسرگرم کند وازیادخداوتقرب به خدا وتوجه به مقصد اصلی زندگی باز دارد.
لغوولهو اعم ازسخن بوده شامل عمل هم می شود ولی یکی ازمصادیق ان ها سخنان بیهوده یاسرگرم کننده است که طبعا انسان را از یاد خدا غافل میکند.3
خداوند در سوره مبارکه لقمان ایه6می فرماید:
“بعضی ازمردم گفتار سرگرم کننده فراهم اورند تا مردم را ازراه خدا گمراه کنند.”
منابع
1-سوره مبرکه الرحمن/آیات 3و4
2-محمد تقی مصباح یزدی،اخلاق در قرآن ،جلد سوم،ص 324
3-همان،ص350